یادداشت:دکتر سیدامیرحسین بنیاشراف – روزنامه نگار
اگرچه مردم کرمانشاه در تصمیمگیریهای توسعه نقش فعالی ندارند، اما قضاوت تاریخی آنها درباره تصمیمگیرندگان توسعه سختگیرانه است.
این مردم هنوز وقتی از بلوار تاقبستان میگذرند، به روح «سید جواد شهرستانی» رحمت میفرستند. هنوز به دنباله اسم «احمد ترکنژاد»، میافزایند: «همان که روگذر لب آب را ساخت.» و وقتی پایههای منوریل را میبینند، از «دادوش هاشمی» یاد میکنند که این دشنههای بتنی، «نتیجهی لجاجت او بود.»
حالا هم به نظر میرسد که «تلهکابین تاقبستان» قرار است با نام مدیریت اجرایی فعلی گره بخورد. تلهکابین، این دیو خفته در شهرداری، دوباره بیدار شده و برای تاراج میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعیمان به سمت دشت کاهو در حرکت است.
با وجود صدای بلند جوامع نخبگانی در اعتراض به این پروژه، ضروری است که حبیبی در تسریع این پروژه مکث کرده و حرفهای آنها را بشنود.
اینکه استاندار در بازدید از بیستون – یک اثر ثبت شدۀ جهانی- بر احداث آسانسور شیشهای برای بازدید از کتیبه تأکید میکند، بر ضرورت چنین مکثهایی میافزید.
با توجه به آنچه شرح آن رفت، برای ثبت در تاریخ برخی از انتقادات مطرح شده در سالهای گذشته پیرامون احداث تلهکابین تاقبستان خواهد آمد:
نبود پیوست اجتماعی و زیست محیط زیستی: با وجود تصریح ماده ۸۰ برنامه ششم توسعه، شهرداری هیچ پیوست اجتماعی یا زیستمحیطی معتبری برای احداث این پروژه ارائه نداده است.
پیشبینی ناپذیری پیامدهای پروژههای جانبی: پروژههایی اینچنین، باید در چارچوب یک زنجیره از پروژههای هماهنگ و پیوسته دیده شوند، زیرا اثرات آنها بر یکدیگر متقابل است. اگر تلهکابین بدون توجه به پروژههای جانبی آن مانند توسعه پارکینگها، زیرساختهای حملونقل و مراکز خدماتی اجرا شود، با مشکلات پیشبینینشدهای مواجه خواهیم شد.
تعارض مکانیابی با اصول میراث فرهنگی: پروژه در حاشیه منطقه ثبتشده باستانی اجرا میشود. آثار حساسی مانند طاقبستان، غار مرگُجر، کارگاه سنگتراشی، گورستان اشکانی، مجموعه نقوش صخرهای سرخهلیژه، غار مثلثی، غار ملاورد، پناهگاه ورکینی، غار دواشکفت، تپه مرادحاصل، شکارگاه خسروپرویز و… همگی بخشی از هویت این شهر هستند که در ناحیه شمالی شهر قرار دارند. بخشی از این آثار با احداث تلهکابین در معرض تهدید قرار میگیرند.
تهدید ثبت جهانی طاقبستان: شروع پروژههای جدیدی مانند تلهکابین میتواند به مشکلات موجود در مسیر ثبت جهانی تاقبستان افزوده و شرایط لازم برای ثبت را پیچیدهتر کند.
نقض ماهیت اکوزیستی پارک کوهستان: مبنای طراحی اولیه پارک کوهستان، اکوتوریسم است، اما اکنون به منطقه ساختوساز و فعالیتهای گردشگری مصنوعی بدل شده است. احداث تلهکابین به این موضوع بیشتر دامن میزند.
از بین رفتن دشت کاهو و بر هم خوردن اکوسیستم منطقه: انتقال حجم انبوه گردشگر به دشت کاهو، باعث تخریب آن و تغییرات غیر قابل بازگشت در منظر طبیعی و زیست جانوری خواهد شد. بهنظر میرسد که سازمان محیطزیست نیز تا کنون مجوزی برای احداث تلهکابین در این منطقه صادر نکرده است.
عدم ارزیابی دقیق اقتصادی: در فاز اجرایی قبلی، شهرداری کرمانشاه وعده اشتغالزایی ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ نفری را داده بود، اما در این باره هیچ تحلیل اقتصادی مستند یا گزارش امکانسنجی اقتصادی منتشر نشده است. بدون این ارزیابیها، امکان تخمین سودآوری و پایداری پروژه در بلندمدت وجود ندارد، و میتواند منجر به ناکامیهای مالی و اجتماعی شود.
عدم شفافیت: درباره رفع نگرانیهای پیشین، مسئولان تنها به گفتار شفاهی بسنده کردهاند. آنهم در این سطح که: «۹۰ درصد اختلافات پروژه تلهکابین تاقبستان حل شده است.» هیچ جزئیات دیگری در دست نیست. مهم است که این اختلافات با فشار و چانهزنی حل شده است یا با اصلاح پروژه. از آنجا که پروژه در مکان پیشین ادامه مییابد، گزینۀ اصرار و چانهزنی محتملتر است.
دادوش هاشمی یکی از مدیران باهوش و زیرک روزگار خود بود؛ او تلاش کرد که کرمانشاه را در مسیر توسعه قرار دهد اما موجب شکلگیری یکی از بدنامترین پروژههای تاریخ شهری ایران شد.
امروز بار دیگر پروژهای پرحاشیه همچون تلهکابین طاقبستان در حال طی همان مسیر است.