یادداشت: عبدالله مرادی
مدیرمسئول گروه رسانه ای میلکان
در آستانه سفر قریبالوقوع رئیسجمهور به کرمانشاه، بار دیگر چشمان بسیاری به گامهای یک مقام ارشد دوخته شده تا شاید چارهای برای رنجهای تاریخی این دیار اندیشیده شود.
آینده کرمانشاه نه در گرو بودجههای چند هزار میلیاردی، بلکه در گشودن گرههاییاست که سالهاست بر پای توسعه این استان بسته شدهاست.
هرچند گامهای استوار رئیسجمهور و کَت بازش به مرام پهلوانی کرمانشاهی نزدیک است، اما واقعیت تلخ این است: خزانه دولت خالیاست. این خزانه، نهتنها امروز بلکه در سالهای گذشته نیز توان پرداخت وعدههای ریالی بزرگ را نداشته؛حداقل برای کرمانشاه چنین بوده است.
سفر رئیسجمهور به کرمانشاه، آزمونی است برای آنکه ببینیم توسعه فقط با پول ممکن است یا با تدبیر، شجاعت و جسارت در تصمیمگیریهای غیرمالی هم میتوان آیندهای ساختنی را آغاز کرد؟
دولت متضرر و مقروض، حتی اگر وعده مالی هم بدهد، احتمال تحقق آن اندک است.
نگاهی به مصوبات سفرهای گذشته رؤسای جمهور به استان، پر از وعدههاییاست که هنوز روی زمین ماندهاند. حتی پس از ۱۳ سال و نیم از سفر مقام معظم رهبری، برخی پروژههای کلیدی هنوز یا آغاز نشدهاند یا در انتظار اعتبارات، نیمهکاره ماندهاند.
آیا باید دست روی دست گذاشت؟ هرگز!!کرمانشاه با همه رنجهایش، استانی زنده، متنوع و سرشار از ظرفیتهاییاست که اگر دولت به جای تزریق پول، تنها مسیر را برای شکوفایی آنها هموار کند، تحولی پایدار و مردمی در آن رقم خواهد خورد.
توسعه از مسیر مجوزها، نه بودجهها
نخستین مطالبه از رئیسجمهور، صدور مجوزهاییاست که سرمایهگذاران محلی و ملی را به مشارکت در اقتصاد استان ترغیب کند. در حوزههایی؛ چون: کشاورزی، صنایع تبدیلی، گردشگری، انرژیهای نو، و حتی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، کرمانشاه ظرفیتهای بکری دارد که تنها با کاهش بروکراسی و اعطای مجوزهای سریع و شفاف میتوان آنها را فعال ساخت.
مشوقهایی برای بازگشت نخبگان
سالهاست که جوانان کرمانشاهی، بهویژه در رشتههای هنر، علوم انسانی و مهندسی، ناچارند برای آیندهای بهتر مهاجرت کنند. با در نظر گرفتن مشوقهایی؛ همچون: معافیتهای مالیاتی، تخصیص فضای کاری و حمایت از طرحهای خلاق، میتوان زمینه بازگشت نخبگان و مهاجرت معکوس را فراهم کرد.
گشایش در فرهنگ و هنر؛ توسعهای ماندگار
کرمانشاه قلب تپنده فرهنگ غرب کشور است. اما موسیقی، تئاتر، زبان و آیینهای بومی آن سالهاست در غفلتاند. به جای احداث سازههای سنگین فرهنگی، دولت میتواند شرایط فعالیت مستقل انجمنهای هنری را فراهم کند و هنرمندان را برای احیای اقتصاد هنر در استان توانمند سازد.
کرمانشاه نیازمند دبیرخانههای ملی و بینالمللی هنر است تا با برگزاری جشنوارههای هنری، در اعتلای هنر ایرانی-اسلامی نقشآفرین باشد.
با توجه به جایگاه ژئوفرهنگی استان- از ارتباط با استانهای شمال غربی و جنوب غربی کشور تا پیوندهای فرهنگی با عراق از شمال کردنشین تا جنوب عربنشین -کرمانشاه میتواند به قطب دیپلماسی فرهنگی ایران با عراق بدل شود و میزبان سالانه جشنوارههای مشترک در حوزه تئاتر، موسیقی و ادبیات گردد.
دیپلماسی مرزی؛ فرصتِ مغفول
با وجود مرز رسمی با عراق و اقلیم کردستان و سهم حدود ۵۰ درصدی از صادرات کالاهای ایرانی از مرزهای این استان، کرمانشاه هنوز سهم شایستهای از تجارت مرزی ندارد. در این سفر، دولت میتواند با تسهیل تجارت مرزی، تمرکز بر منطقه آزاد قصرشیرین، صدور مجوز بازارچههای مشترک و حمایت از صادرات محصولات محلی، به اشتغال استان و نیز پایداری امنیت منطقهای کمک کند.
حمایت از بخش خصوصی واقعی، نه خصولتیها
دولت با حمایت از بخش خصوصی واقعی، اولویتدادن به آن در پروژههای توسعهای و حذف رانتجویان، میتواند مسیر توسعه را به شکل مردمی پی بگیرد. کرمانشاه نمونههایی موفق -ولو محدود-در این زمینه دارد که میتوانند الگوی اعتماد و جذب سرمایه شوند.
از رئیسجمهور چه میخواهیم؟
نمیگوییم کرمانشاه به پول نیاز ندارد، اما بیش از آن به ارادهای برای گشودن گرهها نیاز دارد.
با توجه به تحولات دیپلماتیک و مذاکرات جاری که با هدایت مقام معظم رهبری، تیم مذاکرهکننده را در موقعیتی مؤثر قرار داده، امید است گشایشهای اقتصادی نیز حاصل شود تا پروژههای نیمهتمام استان به سرانجام برسند.
اما رئیسجمهور محترم!
گاهی یک امضا، یک مجوز، یا یک مشوق مالیاتی، کاری میکند که هزاران میلیارد تومان هم نمیتواند.
کرمانشاه آماده جهش است، اگر راه را باز کنید.