یادداشت: عبدالله مرادی مدیرمسئول گروه رسانهای میلکان
استان کرمانشاه، به واسطه عدم وجود یک هسته سیاسی- اجتماعی قوی و منسجم همواره در ماههای اول تشکیل دولتها با چالش انتخاب استاندار و مدیران ارشد مواجه میشود.
نبود یک صدای واحد در کرمانشاه موجب شده است که با تشکیل دولت جدید پس از انتخابات ریاست جمهوری هر دوره، تعداد قابل توجهی گزینه برای تصویب پست استانداری توسط گروهها، تشکلها و حتی افراد به دولت و وزارت کشور معرفی شوند.
وزارت کشور نیز با یک تصمیم عقلایی تمام گزینههایی را که از طرف نهادها، گروهها و شخصیتهای کرمانشاهی معرفی شدهاند را کنار میگذارد که حقی از کسی یا گروهی ضایع نشده و دیگر گروهها هم شمشیر را از رو نبندند؛ که چرا گزینه آنها را انتخاب کردید و گزینه ما را حذف!
لیست های بالای ۳۰ نفر و تا قریب ۵۰ نفره هم در دولتهای مختلف مسبوق به سابقه است.
حالا دولتچکار میکند؟ یک نیروی کرمانشاهی یا غیر کرمانشاهی که در دایره نزدیک به خود دارد را روانه استانی میکند که برای جبران عقبماندگیهایش نیازمند یک مدیر تمام عیار و همه فن حریف است.
مهم نیست این منتخب دولت پیر بوده و حال تکان خوردن نداشته باشد یا جوان و بی تجربه یا نیرویی بی سیاست و بی درایت باشد که حتی یک روز سابقه خدمت در ارگان دولتی را نداشته است یا مردی سیاسی که تمام سیاستش خلاصه شده باشد در یک حلقه دوستانه. مهم این است که اینها هیچکدام آن مرد جنگی نیستند که به از صد هزار.
فراموش نخواهیم کرد که در ماههای اول ریاست جمهوری شهید رئیسی مردی از کرمانشاه خود را استاندار قطعی می نامید و حتی مدیران به دیدارش می رفتند که از او قول پست بگیرند و آنقدر این امر بین مدیران به یقین تبدیل شد که در نماز جمعه برای او به خط شدند و او سان دید.
چالش دولت سیزدهم این بود که تقریبا شهید ابراهیمرئیسی بدون رقيب جدی به میدانآمد و گروه های زیادی چون ایمان داشتند او رئیس جمهور است از او حمایت کردند، تا جایی که گروهی با عنواناصلاح طلبان حامی او تشکیل شد.
اما مسعود پزشکیان که به واسطه اتفاق ناگوار و غیر منتظره سقوط بالگرد به این عرصه وارد شد نه مانند رقبایش از قبل تیم سازی و جریان سازی کرده بود و نه شبکه منظم و منسجمی داشت.
گروه های مختلف اصلاح طلب و در دور دومبخشی از اصولگرایان عمدتا سنتی به سمت او رفتند و تقریبا هر کدام به هر شکل و واسطهای گوشهای از کار را گرفتند.
این گرد همایی نه مانند خیمه یک ستون مرکزی داشت و نه مانند سیاه چادر دوار (لت تختههایی که ستون به زیر آن زده میشود) داشت که چند ستون مشخص بر پایش کرده باشند؛ بلکه به مانند آلاچیقی شده که هر کس از سویی کشید و برای خودش در کنار تلاش برای دکتر پزشکیان تلاش میکرد.
و حالا همان چالش و دلهره همیشگی پیش روی کرمانشاهیان است که انتخاب استاندار کرمانشاه چه خواهد شد؟! گروههای سیاسی اصلاح طلب استان کرمانشاه گرد هم می آیند و یک تا سه گزینه قوی را محکمو با استدلال به دولت معرفی می کنند یا انشقاق ایجاد شده موجب خواهد شد که دولت انتخاب خود را به کرمانشاه بفرستد ،البته هیچ کاری ندارد یکی از امتیازهایی باشد که به دیگر جناحهای سیاسی داده خواهد شد.
کرمانشاه نیازمند مدیران اجرایی، خوشنام، دغدغه مند و مسلط به فضای توسعه ای استان است که متاسفانه طی این سالها کنار گذاشته شدهاند.
حلا بهترین فرصت برای دعوت از آن ها است که بتوانند تحولی برای کرمانشاه ایجاد کنند.